بی‌اعتبارسازی سیاست‌های تهران در منطقه

«شورای آتلانتیک» نوشت: مهم است که روایت ایران و محور مقاومت مبنی بر ایستادگی در برابر "استعمار و امپریالیسم" ایالات متحده و اشغال و سرکوب فلسطینی‌ها توسط اسرائیل را معکوس کنیم.

به گزارش تحریریه، اندیشکده «شورای آتلانتیک» پژوهشی مبسوط را با عنوان «آینده استراتژی ایالات متحده در مورد ایران» چندماه قبل و پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا منتشر کرد و به دولت بعدی که از ژانویه ۲۰۲۵ وارد اتاق بیضی کاخ سفید می شود در مورد رویکردهای تاثیرگذار در قبال نفوذ منطقه ای ایران توصیه هایی را ارائه کرده است.

در این بخش از گزارش اندیشکده آمریکایی که به تاثیر سیاست های ضدآمریکایی ایران تمرکز دارد، آمده است:

توجه به اثرات مخرّب سیاست‌های تهران

مشروعیت زدایی از حمایت ایران از شبه‌نظامیان نیابتی باید یک اصل مرکزی در سیاست‌های ایالات متحده در قبال جمهوری اسلامی باشد. در حالی که به دلیل نقش تهران به‌عنوان مدافع فلسطینی‌ها، محبوبیت ایران در میان عموم عرب‌ها از زمان حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل افزایش یافته است، آمار نظرسنجی‌ها به یک آسیب‌پذیری واقعی اشاره می‌کند که ایالات متحده و متحدانش می‌توانند از آن بهره‌برداری کنند. نظرسنجی‌های سال ۲۰۲۲ نشان داد که تقریباً دو سوم از جوانان عرب ایران را به‌عنوان یک رقیب می‌بینند، اکثریت عرب‌ها در تمام سنین خواهان خروج ایران از درگیری‌های منطقه‌ای هستند و بیش از نیمی از کشورهای عربی دیدگاه منفی نسبت به ایران دارند.

این دشمنی عمیق نشان می‌دهد که حمایت‌های اخیر از ایران مرتبط با بحران فعلی است و به‌طور چشمگیری در طول زمان کاهش خواهد یافت، به‌خصوص زمانی که جنگ در غزه به پایان برسد و اگر ایالات متحده و شرکایش بتوانند یک مسیر سیاسی و امنیتی معتبر برای ایجاد یک دولت فلسطینی را همراه با بازسازی نوار غزه فراهم کنند.

علاوه بر این، دیپلماسی عمومی ایالات متحده، تعاملات دیپلماتیک و برنامه‌های کمک‌رسانی، چه در سطح منطقه‌ای و چه دوجانبه، باید به تاثیرات مخرب گسترش شبه‌نظامیان نیابتی توسط ایران و اثرات آن بر کشورهایی مانند لبنان، عراق، یمن و سوریه بپردازند.

مقامات ایالات متحده در واشنگتن و دیپلمات‌های مستقر در خاورمیانه باید به‌طور منظم در سخنرانی‌ها و بیانیه‌های عمومی خود نشان دهند که چگونه خشونت‌های این شبه‌نظامیان که خارج از کنترل دولت‌ها عمل می‌کنند و وفاداری آن‌ها به ایران، سیاست داخلی کشورهایشان را منحرف، اختلافات فرقه‌ای را تشدید، فساد را بدتر کرده و توان دولت‌ها برای حفاظت از مردم، تأمین امنیت مرزها و ارائه خدمات ضروری را تضعیف می‌کند.

ایالات متحده باید به‌طور علنی به مردم ایران این پیام را برساند که نظام ایران تحت تحریم‌های هدفمند در حمایت از نیروهای نیابتی باقی خواهد ماند تا زمانی که ایران به تأمین مالی و ارسال سلاح به این گروه‌ها ادامه دهد. در این راستا، واشنگتن و پایتخت‌های اروپایی باید به‌وضوح اعلام تاسف کنند که برخی از تلاش‌های آن‌ها برای فشار به رژیم احتمالاً باعث درد و رنج بیشتر برای مردم عادی خواهد شد.

کاهش ضعف دولت‌های منطقه‌ای

مقابله با نقشی که ایران و نیروهای نیابتی آن در منطقه ایفا می‌کنند، نیازمند یک تلاش مستمر از سوی ایالات متحده است که از نزدیک با متحدان منطقه‌ای و بین‌المللی خود همکاری کند تا ضعف و بی‌ثباتی دولت‌ها را که ایران و شرکای آن برای گسترش نفوذ خود از آن بهره می‌برند، برطرف کند. توانایی ایران و شبه‌نظامیان متحد آن در تقویت قدرت و موقعیت خود در منطقه به‌طور قابل‌توجهی به واسطه فروپاشی دولت عراق پس از حمله ایالات متحده در سال ۲۰۰۳، ظهور تروریسم جهادی در عراق، سوریه و منطقه و جنگ‌های داخلی و فروپاشی اقتدار مرکزی در سراسر خاورمیانه که ناشی از قیام‌های عربی ۲۰۱۱ بود، بیشتر شده است.

مهم است که روایت ایران و محور مقاومت مبنی بر ایستادگی در برابر "استعمار و امپریالیسم" ایالات متحده و اشغال و سرکوب فلسطینی‌ها توسط اسرائیل را که برای دفاع از خشونت و فرار از مسئولیت در قبال مشکلات اقتصادی و امنیتی کشورهای خود استفاده می‌کنند، معکوس کنیم.

هدف سیاست ایالات متحده نباید تلاش برای تکرار اقدامات نادرست در ساخت دولت باشد که در عملیات‌های ایالات متحده در افغانستان پس از ۲۰۰۱ و عراق پس از ۲۰۰۳ مشاهده شد. ایالات متحده نباید تلاش کند تا به‌طور کامل نفوذ ایران و نیروهای نیابتی آن را از بین ببرد. با توجه به اندازه، جمعیت، موقعیت ژئوستراتژیک، آرمان‌های منطقه‌ای و جذابیت ایدئولوژیک ایران، این کشور همچنان بازیگر مهمی در خلیج فارس و منطقه وسیع‌تر خواهد بود. گروه‌های متحد ایران نمایندگان بخش‌های مهمی از جوامع خود در کشورهایشان هستند.

علاوه بر این، هر کشور یا منطقه‌ای که شبکه نیابتی ایران در آن فعالیت می‌کند—یمن، عراق، سوریه، لبنان و سرزمین‌های فلسطینی—چالش‌های خاص خود را دارد. اختلالات و بی‌ثباتی این مناطق سال‌هاست که در حال شکل‌گیری است و مشکلاتی که با آن‌ها روبه‌رو هستند، بسیار دشوار بوده و برای بهبود آن‌ها سال‌ها زمان نیاز خواهد بود. بنابراین، سیاست ایالات متحده باید بر اهداف واقع‌بینانه و دست‌یافتنی متمرکز شود و به این حقیقت توجه کند که هرگونه موفقیت احتمالاً تدریجی و گام‌به‌گام خواهد بود.

این روند تدریجی ممکن است برای برخی از افراد ناخوشایند باشد، اما توجه به مساله ایران به‌عنوان یک چالش بلندمدت، نه فقط یک معضل فوری، بلکه احتمالاً رویکردی بسیار موفق‌تر خواهد بود.

با در نظر گرفتن این ملاحظات، ایالات متحده باید از متحدان خود در منطقه بخواهد که رهبری ابتکاراتی را برای ترویج ثبات در هر جایی که ممکن است بر عهده بگیرند، و متحدان اروپایی واشنگتن در برخی موارد نقشی را ایفا کنند. در مورد کشورهای منطقه‌ای که در آن‌ها شبه‌نظامیان مورد حمایت ایران اکنون فعالیت می‌کنند، ایالات متحده و متحدانش چندین گزینه برای تقویت ظرفیت دولت‌ها و ترویج ثبات دارند که در طولانی‌مدت می‌تواند نفوذی را که ایران و نیروهای نیابتی آن قادر به اعمال آن هستند کاهش دهد.

این اندیشکده آمریکایی محور سیاست فوق را اینگونه بیان و تحلیل کرده است:

*دنبال کردن صلح در یمن

*کاهش نفوذ ایران در عراق

*جلوگیری از جنگ در لبنان و گسترش ثبات در آن

*دستیابی به صلح پایدار در غزه.

ادامه دارد...

۲۶ دی ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۰
کد خبر: 31572

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 1 + 6 =